انسان قرآنی
داشتن سبک تبیین خوشبینانه موجب افزایش سلامت روانی و جسمانی افراد و در نتیجه ارتقاء سطح رضایت از زندگی آنها میشود. زیرا نتایج پژوهشهای گستردهای که درباره خوشبینی انجام گرفته حاکی از آن است که: • افراد خوشبین در مقایسه با افراد بدبین هنگام مواجهه با سختیهای زندگی پریشانی و ناراحتی کمتری را تجربه میکنند. برای مثال احتمال ابتلا آنها به افسردگی یا اضطراب کمتر است. • خوشبینها با مشکلات جسمانی )مانند جراحی قلب، سرطان پستان، سقط جنین، پیوند مغز استخوان و ایدز( راحتتر و بهتر سازگار میشوند. • خوشبینی مادرانی را که به تازگی صاحب فرزند شدهاند در مقابل افسردگی پس از زایمان واکسینه میکند. • خوشبینی موجب مقابله مسئلهمدار، شوخ طبعی، تمایل به برنامهریزی و بازسازی مثبت رویدادها میشود. به علاوه به هنگام غیر قابل کنترل بودن شرایط، افراد خوشبین راحتتر واقعیت را میپذیرند. خوشبینها قادرند از رویدادهای منفی درس بگیرند. • شاید از اینکه بگوییم خوشبینها بر خلاف بدبینها تمایلی به انکار مشکلات ندارند، تعجب کنید. بر خلاف تصور عامه خوشبینها مثل کبک سرشان را زیر برف فرو نمیکنند و عوامل تهدیدکننده سلامتشان را نادیده نمیگیرند. برای مثال آنها به علائم سلامت جسمانیشان توجه کرده و زمانی که احساس کنند سلامتشان در خطر است زودتر از بدبینها به پزشک مراجعه میکنند. • افراد خوشبین سختکوش هستند و به راحتی دست از تلاش نمیکشند، شاید دلیل این مطلب این باشد که خوشبینها تصور میکنند بالاخره میتوانند به هر شکلی که شده از پس موقعیت برآیند. در مقابل از آنجایی که افراد بدبین، معمولا انتظار دارند در کارشان شکست بخورند، در صورت مواجه شدن با کوچکترین مانع خیلی زود دست از تلاش میکشند. • افراد خوشبین رفتارهایی را انجام میدهندکه موجب ارتقا سلامت میشوند )مانند پیروی از یک رژیم سالم، یا مراجعه منظم به پزشک جهت چکاپ( و بیشتر از بدبین ها ورزش میکنند. • و در پایان اینکه افراد خوشبین در محل کار خود مولدتر و کاراتر هستند. البته لازم به ذکر است که خوشبینی نیز مانند هر ویژگی دیگری در صورتیکه حالت افراطی پیدا کند، نه تنها مطلوب نیست، بلکه میتواند بر زندگی فرد اثرات نامطلوبی بگذارد. از جمله مهمترین این مضرات میتوان به این موارد اشاره کرد: • کاهش میزان مسئولیتپذیری: یکی از جنبههای مهم خوشبینی، شیو? علتیابی رویدادها شخصی سازی است. یعنی اینکه فرد خودش را مسئول اتفاق مورد نظر میداند یا شرایط و دیگران را. افراد خوشبین معمولا در مورد اتفاقات خوب خودشان را مسئول میدانند و در مورد اتفاقات بد شرایط و دیگران را. اما درست آن است که افراد مسئولیت مشکلاتی را که خودشان پدید آوردهاند به عهده بگیرند. بنابراین برای اینکه به فرد خوشبینی تبدیل شویم لازم نیست همیشه اینطور عمل کنیم. بلکه باید خوشبینی واقعبینانه داشته باشیم و در صورت لزوم مسئولیت اشتباهاتمان را گردن بگیریم. این بعد از علتیابی، فقط در مورد بیماران افسرده نیازمند تغییر است. اغلب افراد افسرده بیش از حد، مسئولیت پیشامدهای بد را بر عهده میگیرند. به عبارت دیگر آنها مسئولیت اشتباهاتی که مقصر آن نبودهاند نیز بر عهده میگیرند. در اینجا لازم است که شیو? شخصی سازی فرد اصلاح شود. • تضعیف تفکر انتقادی: به طور کلی افرادی که بسیار خوشبین هستند نسبت به دیگران کمتر به نکات منفی موجود در موقعیتها دقت میکنند. به عبارتی آنها آنقدر درگیر دیدن چیزهای مثبت هستند که دیگر وقت و توجهی برای تمرکز بر جنبههای منفی قضیه ندارند. از نظر این افراد همیشه همه چیز خوب است و کارها خوب پیش میرود، مگر در مواقع کاملا بحرانی. • کاهش میزان ژرفاندیشی : افراد ژرفاندیش اشخاصی هستند که هنگام مواجهه با هر اتفاق یا موقعیت، هم? ابعاد موضوع مورد نظر را در نظر گرفته و بر مبنای آنها تصمیمگیری میکنند. شاید بتوان گفت دقت و توجه افرادی که خوشبینی مفرط یا سادهلوحانه دارند، نسبت به دیگران کمتر است. با توجه به مطالب فوق به نظر میرسد یک زندگی موفق، در کنار خوشبینی حداقل گاهی هم به بدبینی نیاز داشته باشد. به عبارت دیگر زندگی موفق به مدیری نیاز دارد که با خوشبینی انعطافپذیری آن را هدایت میکند.